تا زمانی که برای خوب زندگی نکردنتان به دلیلی خارج از خود می‌گردید،هیچ تغییر مثبتی در زندگیتان رخ نخواهد داد.

تا زمانی که برای خوب زندگی نکردنتان به دلیلی خارج از خود می‌گردید،هیچ تغییر مثبتی در زندگیتان رخ نخواهد داد.

اگر روی صندلی قربانی نشسته اید و علل بدبختی تان را شوهر نادان ،رئیس بداخلاق ، عوامل بد ژنتیکی و وسواسی شدید میدانید و مسئولیتهای خود را به گردن دیگران می اندازید ، شما در وضعیتی هستید که از آن رهایی نخواهید داشت و به بن بست رسیده اید. مگر اینکه صندلی خود را عوض کرده روی صندلی مسئول بنشینید.

شما وفقط شما مسئول اوضاع تعیین کننده ی زندگیتان هستید و تنها شما توان تغییر آن را دارید. حتی اگر تحت فشار دیگران و موانع خارج از خود هستید باز هم حق استفاده از انتخاب های مختلف را دارید و می‌توانید فرصت پیدا کردن راههای متفاوت برای مواجهه با آن موانع را به خود بدهید.

آروین یالوم / خیره به خورشید

از بیشتر مراجعه کنندگان می پرسم:«دقیقا از چه چیز مرگ می ترسید؟» پاسخهای مختلفی که به این پرسش می دهند، غالبا به درمان سرعت می بخشد. پاسخ جولیا «همه کارهایی که انجام نداده ام» به جانمایه ای اشاره می کند که برای همه آنهایی که به مرگ می اندیشند یا با آن روبرو می شوند اهمیت دارد: رابطه دوجانبه بین ترس از مرگ و حس زندگی نازیسته.
به عبارت دیگر هرچه از زندگی کمتر بهره برده باشید، اضطراب مرگ بیشتر است. در تجربه کامل زندگی، هرچه بیشتر ناکام مانده باشید، بیشتر از مرگ خواهید ترسید. نیچه این عقیده را با قوت تمام در دو نکته کوتاه بیان کرده است:«زندگی ات را به کمال برسان و به موقع بمیر.» همان طور که زوربای یونانی با گفتن این حرف تاکید کرده است:«برای مرگ چیزی جز قلعه ای ویران به جا نگذار» و سارتر در زندگی نامه خودنوشتش آورده: «آرام آرام به آخر کارم نزدیک می شدم… یقین داشتم که آخرین تپشهای قلبم در آخرین صفحه های کارم ثبت می شود و مرگ فقط مردی مرده را درخواهد یافت.»

اروین یالوم

نیچه می گوید این وظیفه انسان نمو یافته است که به سرنوشت خویش، ژرف بنگرد. او می دانست که نگاه ژرف، اغلب موجب درد است، ولی باور داشت که باید خود را برای تحمل رنج حقیقت بپروریم. خیره شدن به حقیقت آسان نیست. نیچه نوشته است:«این کار همواره چشم انسان را می آزارد و در پایان، بیش از آنچه می خواسته، می یابد.» در نهایت، نجات بخش بزرگ همانا رنج است که به ما رخصت می دهد ژرف ترین ژرفاهای مان را بیابیم. دومین جمله ماندگار او این است که: «آن چه مرا نکشد، قوی ترم می سازد»

دیوید_یالوم

به ندرت پیش می آید همکاران روان درمانگرم از فقدان معنا در زندگی شان شکایت کنند. زندگی یک روان درمانگر سراسر خدمت است، خدمتی که در آن هر روز از خواست های شخصی مان می گذریم تا به نیازهای دیگری پاسخ دهیم و به رشد دیگری چشم بدوزیم. ما لذت را نه فقط در جریان رشد بیمارمان، که همچنین در موجی می یابیم که بیمار ایجاد می کند؛ تأثیر مثبتی که بیمار بر زندگی اطرافیانش می نهد.
این امتیازی خارق العاده است و نیز رضایتی خارق العاده.

“اروین یالوم؛ هنر درمان”

‎زن چهل و چهار ساله ای که پزشک مسئول و با وجدانی بود، یک روز بعد از ظهر هنگام دعوا با همسرش کنترل از دستش خارج شد و ظرف ها را به سمت دیوار پرت کرد.

‎وقتی دو روز بعد از این ماجرا به من مراجعه کرد، به نظر می رسید شدیداً افسرده است و احساس گناه می کند. می خواستم به او دلداری بدهم و گفتم اینکه آدم گاهی کنترلش را از دست بدهد فاجعه نیست. ولی حرف مرا قطع کرد و گفت: «نه من احساس گناه نمی کنم، ولی پشیمانم که چرا تا چهل و چهار سالگی صبر کردم تا احساسات واقعی ام را نشان دهم».

‎دژخیم عشق …………
دکتر اروین یالوم

اکثر رنج های ما ناشی از این است که با خواسته ها و تمایلات برانگیخته میشویم و بعد،وقتی خواسته برآورده می شود از لحظه ارضای آن لذت می بریم. لحظه ای که خیلی زود تبدیل به دلزدگی و کسالت میشود و سپس این دلزدگی با بروز و سر برآوردن خواسته ای دیگر متوقف می شود.
این چرخه خواستن مداوم ، ارضای لحظه ای ، دلزدگی و خواسته بعدی بیماری بشر در این جهان است.

کتاب “درمان شوپنهاور”
اروین یالوم
ترجمه از حمید طوفانی

حتما ببینید

مصرف “ریتالین” در درمان ADHD:

مصرف “ریتالین” در درمان ADHD: رایج ترین دارو برای کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *