دوری از خانواده، بیکاری، محرکهای روانی، اصرار دوستان و خویشان و حتی علاقه شخصی، کسب لذت و تقلید و خودنمایی، از عوامل مؤثر در روی آوری به سیگار است… امروزه علی رغم هشدارهای پیاپی مجامع پزشکی و فرهنگی، مصرف سیگار به طور روزافزون در جامعه بالا میرود. متأسفانه آسیبها و پیامدهای ناشی از مصرف سیگار، بسیار جدی و بعضاً جبرانناپذیر هستند و اغلب سیگاریها با اینکه از مضرات سیگار باخبرند، ولی از روی عادت و به بهانه کسب آرامش و رفع خستگی، اقدام به مصرف این ماده خطرناک میکنند و سلامت جسم و جان خود را به خطر میاندازند. میزان مصرف افراد سیگاری، با تشدید مسائل روانی افزایش مییابد و گاه به حدی میرسد که جای خواب و خوراک را نیز میگیرد. دوری از خانواده، بیکاری، محرکهای روانی، اصرار دوستان و خویشان و حتی علاقه شخصی، کسب لذت و تقلید و خودنمایی، از عوامل مؤثر در روی آوری به سیگار است. استعمال سیگار در نوجوانان، بیشتر جنبه خودنمایی دارد و آرام آرام برای کسب لذت صورت میگیرد. آغاز مصرف سیگار در سنین جوانی و میانسالی ممکن است تاثیر چندانی بر خلقیات فرد نداشته باشد؛ ولی تجربه استعمال سیگار تا قبل از بیست سالگی یعنی در بحرانیترین سنین نوجوانی، به این سبب که دوران شخصیتسازی نوجوان است و هر تجربهای را تا آخر عمر فرا راه خود قرار میدهد، بسیار خطرناک است. یکی از دلایل اصلی روی آوری نوجوانان به سیگار، کنجکاوی در امتحان کردن آن است که اغلب از طریق دوستان و همسالان تبلیغ میشود و آرام آرام برای ادامه این تجربه، بهانههای دیگری نیز فراهم میشود. برخی از نوجوانان برای مخالفت با خانواده و رفع حقارتها به این کار دست میزنند و میخواهند از این طریق اعتماد به نفس بیشتری کسب کنند. رقابت با گروه همسالان از طریق خودنمایی، بزرگترین دلیل شایع برای آغاز کشیدن سیگار است. بسیاری از پسران نوجوان سیگاری ، عقیده دارند که با هر پکی که به سیگار میزنند، احساس مردانگی میکنند و این شیوه به زودی جزئی از شخصیت آنها میشود. تقلید از پدر و مادر و اطرافیان نیز تاثیر زیادی در سیگاری شدن نوجوان دارد. اضطراب، تنش، محرکهای شدید روانی و ناراحتیهای خانوادگی عوامل عمده زمینهساز برای روی آوردن به سیگار هستند. مسأله تأسف بار این است که نوجوان سیگاری که ازطریق سیگار به آرامش کاذب دست مییابد و با پنهان کردن مشکل خود از خانواده هر روز بیش از پیش به دوستان هم دردش روی میآورد، بهترین طعمه عاملان پخش مواد مخدر نیز خواهد شد. در این میان خانوادهها بیش از دیگر گروههای اجتماعی در پیشگیری از سیگاری شدن نوجوانان نقش دارند. نقش خانواده در مراقبت از نوجوانان دوره نوجوانی، دورهای حساس و شگرف و حد فاصل کودکی و جوانی است. خانوادههای هوشیار باید با آگاهی از شرایط ویژه این دوره، همواره مراقب فرزندان نوجوان خود باشند. موقعیت حساسشان را درک کنند و هرچه بیشتر آنها را در پناه خود بگیرند. وقتی که مشکلات نوجوان در محیط خانه و در جمع صمیمی خانواده بدون ترس از تنبیه و شماتت مطرح شود، و از طریق راهحلهای منطقی والدین رفع شود، دیگر نیازی به حضور و دخالت دوستان و همسالان نیست. نقش تربیتی خانه و خانواده به عنوان محیطی که فرزندان بیشترین وقت خود را در آن می گذرانند تا جایی مهم است که به جرأت میتوان گفت، منشأ تمام موفقیتها و شکستها را باید در شیوه تربیتی خانوادهها جستجو کرد. والدین باید هوشیار باشند و ارتباطات، رفتار و آمدوشدهای نوجوان خویش را تحت نظر بگیرند، و اگر احساس کردند بلای مهلک سیگار، گریبان فرزندانشان را گرفته، با سعه صدر و بدون فوت وقت این نطفه شوم را خفه کنند. آموزش قبل از سن ۱۵ سالگی، تلاش برای کاستن فشارهای روانی، تشویق و تقویت به موقع موفقیتها، فراهم کردن تفریحات سالم و سازنده و درونی کردن ارزشها در پیشگری از روی آوردن نوجوان به سیگار تاثیر زیادی دارد. چرا فرزندمان سیگار میکشد؟ چندی پیش مطالعهای در ایران انجام دادیم تا با علل سیگار کشیدن دختران و پسران نوجوان هرچه بهتر آشنا شویم. شاید برایتان جالب باشد که برای این کار به سراغ افرادی رفتیم که سیگار نمیکشند. از آنها پرسیدیم: «فکر میکنید دختری که سیگار میکشد، از دید اجتماع چه نگاهی متوجه اوست؟» دختران پاسخ دادند: «دخترهای سیگاری دوستهای بیشتری دارند و این رفتارشان یک امتیاز مثبت اجتماعی بودن تلقی میشود. دید پسرها به آنها به عنوان دختران اجتماعی و با کلاس است!» پسرها در پاسخ به این سوال گفتند: «به نظر ما پسرانی که سیگار میکشند، نشان میدهند دیگر بچه نیستند و چون با دوران بچگی خداحافظی رسمی کردند، دوستان بیشتری دارند و در جامعه چه نزد جنس مخالف و چه همجنس مطرح هستند!» یکی دیگر از مطالبی که در این مطالعه به دست آمد، اثر الگوهای اجتماعی بود. هنرپیشه محبوبی که در یک فیلم است یا معلم محبوبی که سیگار میکشد بسیار مورد توجه قرار میگیرد و طرفداران نوجوان، این رفتار او را مطلوب تلقی میکنند. همچنین نوجوانی که در یک خانواده مذهبی است و از فلان روحانی خوشش میآید، او را الگو قرار میدهد و اگر بفهمد که او سیگار هم میکشد، به دلیل تعلق خاطری که به آن شخصیت پیدا کرده، از این رفتار او هم تبعیت میکند. ما باید از اینگونه افکاری که در نوجوانان نهادینه شده است، کمک بگیریم و با شناخت عامل محرک روی آوردن فرد به سیگار، سعی کنیم آن عامل را برطرف کنیم. برای مثال، به نوجوان مهارت ارتباط اجتماعی و دوستیابی بیاموزیم تا گمان نکند جای خالی این مهارت را میتوان با سیگار پر کرد. به نوجوان در شناخت الگوهای مناسب یاری برسانیم. البته خدا را شکر با مصوبهها و برنامهریزیها قرار شده در فیلمها هنرپیشهها سیگار نکشند یا همین که در مصاحبه با فلان هنرپیشه در هفتهنامه شما گفته میشود «من سیگار نمیکشم حتی در فیلم» اشاره و تشویق خوبی است که این کار یک نوع رفتار باکلاس محسوب میشود. علاوه بر این، خانوادهها بسیار فعالانه میتوانند در شناخت عامل روی آوردن نوجوانان به این سوی بکوشند. بهطور مثال، بعضیها میگویند هرگاه مضطرب میشوم، به سوی سیگار میروم. چه بهتر که با یک روانپزشک درباره اضطراب نوجوانتان مشورت کنید و با درمان عامل به سوی ترک سیگار یا بیعلاقگی به آن بروید. شما باید تلاش کنید تا دانستههای فرد را به باور نزدیک کنید. خیلیها میدانند سیگار بد است و ضررهای آن را میشناسند اما هنوز به باور نرسیدهاند. البته بعضیها مانند پزشکان سیگاری (که خودشان عارضههای سیگار رادر ریه بیماران دیدهاند) به باور رسیدهاند اما اهل عمل نیستند. پر کردن فاصله میان باور و عمل زمان میبرد اما مفید است و بر عهده شما خانوادههاست. میدانید احتمال سیگاری شدن فرزندتان چهقدر است؟ بهطور کلی علاوه بر میزان تاثیرپذیری نوجوانها از محیط و گروه همسالان و اینکه آنها چه تیپ شخصیتی داشته باشند، یکسری عوامل دیگر وجود دارند که احتمال گرایش آنها به سیگار و دخانیات را بالاتر میبرد… این موارد را بشناسیم: مثلا بچههایی که شکست تحصیلی داشتند و به همین علت از دانش پایینتری برخوردارند. بچههایی که روحیه سرکش دارند و یا اعتماد به نفس خیلی کمی دارند (در گروه درت یا هاتشات طبقهبندی میشوند که در ادامه توضیح میدهم). بچههایی که دسترسی به سیگار دارند. یعنی والدین آنها یا یکی از اعضای خانواده سیگاری است و حتی در مواردی از آن بچه میخواهد که برایش سیگار بخرد. از نظر فاکتورهای محیطی، نیز احتمال سیگاری شدن بچههایی که در خانوادههای طبقه پایین و با فقر زیاد زندگی میکنند، بیشتر است. اما دو تیپ شخصیتی خاص را در بالا نام بردم که لازم است در مورد آنها توضیحاتی بدهم. اگر والدین احساس کنند که فرزندشان جزو این دو گروه است بیشتر باید نگران او باشند. و اما گروهها: ۱) درتها: افرادی هستند که اهل خطر کردن هستند، مشکلات رفتاری در بین آنها شایع است. همیشه از وضع موجود ناراضیاند، اعتماد به نفس کمی دارند و دوست دارند با انجام کارهای غیرمعمول و پرخطر در بین دیگران دیده شوند. در تحصیل ضعیفاند. اگر رفتار غیرمعمول و مخرب آنها جلب توجه دوستان را موجب شود، تحت تاثیر دوستانش، آنها را ادامه و گسترش میدهند. ۲) گروه دوم هاتشات است. بچههایی که پیشرو هستند. در تحصیل موفقاند، دنبال ورزش بوده و اغلب ورزشکاری موفق هستند اما تحت اثر گروه خود و دیگران میباشند و اما دو گروه دیگر، یعنی گروه رگولارها (دارای اعتماد به نفس بالا، اهل ترقی و خیلی تحت اثر دیگران نیستند) و گروه جاکسها (غالبا دنبال الگوهای مثبت مانند هنرمند محبوب هستند) کمتر از دو گروه اول به دنبال کارهای هیجانی و جلبتوجه دیگران از راه غیرمتعارف هستند. میدانم حتما در حال ارزیابی فرزندتان هستید تا ببینید در کدام گروه جای میگیرد. اگر جزو دو گروه اول بود چه باید بکنید؟ نگران نباشید من یک راهحل خوب دارم که او را مصون نگه میدارد. ۱) شرایطی را ایجاد کنید که بتوانند خودشان را نشان دهند. اگر ببینند در خانواده از نقاط مثبت آنها تعریف و تمجید میشود درمییابند نیازی نیست برای دیده شدن به سمت سیگار گرایش یابند. ۲) آنها نمیدانند عواقب هرکار پرخطری چیست. شما بگویید، شاید موقتا با آن کار دیده شوند اما هزینهای که به خاطر آن میپردازند متناسب با کوتاهیمدت مطرح بودنشان نیست. راهکارهایی برای دور کردن اعتیاد از دانشآموزان کشور ایران به دلیل همسایگی با بزرگترین تولیدکننده مواد مخدر دنیا یعنی کشور افغانستان و همچنین به دلیل اینکه هرم سنی جمعیت جوان است، در معرض تهدید خطر سوءمصرف مواد قرار دارد. آگاهی والدین میتواند از شدت عوامل مخاطرهآمیز کاسته و حفاظت و صیانت از فرزندان را افزایش دهد… چرا به سمت مواد میروند؟ در گرایش نوجوانان و جوانان به سمت سوءمصرف مواد مخدر، علل و عوامل گوناگونی نقش دارند که شامل علل شخصیتی روانی، علل اجتماعی، علل خانوادگی و… است. در مورد علل شخصیتی روانی میتوان به محرومیتها و ناکامیها، عقدههای سرکوبشده فرد، هیجان در نوجوانی، کنجکاوی و… اشاره کرد. از علل فردی و اجتماعی میتوان به دوستان ناسالم، نداشتن مقبولیت اجتماعی، در دسترس بودن مواد، محله ناسالم و وجود خردهفروشان اشاره کرد. از عوامل خانوادگی نیز که زمینهساز اعتیاد فرزندان است، میتوان به اعتیاد یکی از اعضای خانواده، سکونت در محله یا منطقهای که به مواد مخدر آلوده است، پایین بودن اعتقادات مذهبی، طلاق والدین، مصرف تفننی در خانوادههایی که با هم در رفت و آمد هستند، اشاره کرد. اما چهطور میتوان زمینهای را فراهم کرد تا دانشآموزان به این سمت و سو نروند؟ بیش از هر چیزی ارتباط صمیمانه اعضای خانواده با یکدیگر است که میتواند سد محکمی در مقابل کشش به سوی مواد مخدر باشد. قدم بعدی گوش دادن فعال به صحبتهای فرزندان است. شما میتوانید با این کار نیاز او را به ارتباط با افراد بزرگتر که شناسایی از آنها ندارند، کم کنید. پرورش اعتقادات مذهبی فرزندان، ارایه اطلاعات و آموزش به فرزندان در مقابل هرگونه تشویق و اصرار همسالان به انجام اعمال خلاف و مصرف مواد، آگاهی دادن خانوادهها به فرزندانشان در مسیر مدرسه، ارتباط والدین مدرسه با یکدیگر و صحبت در مورد مسایل روزمره فرزندانشان، تبادل اطلاعات والدین با یکدیگر در خصوص چگونگی نگرشها و رفتارهای فرزندان، ارتباط موثر والدین با کادر مدرسه، کسب اطلاعات کافی والدین در مورد اشکال، عوارض و پیامدهای انواع مواد مخدر، مراقبت از رفت و آمدهای فرزندان خود تقویت عزت نفس فرزندان، میتواند به شما در دستیابی به زندگی سالم برای خود و فرزندانتان کمک کند.
منبع:دانشگاه تهران