این مقاله به بررسی ماهیت وندالیسم و تحلیل و شناسایی دلایل وقوع آن در جامعه شهری میپردازد و میکوشد راهکارهای عملی و نظری برای مقابله با این ناهنجاری رفتاری ارائه کند.
وندالیسم هرگونه تخریب ارادی اموال عمومی، سازمان شهری، تاسیسات اجتماعی و آثار هنری است که به صورت فردی یا گروهی و هدفدار و غیرهدفدار انجام میشود و از اختلالات رفتاری و تربیتی، عقدههای اجتماعی، نارضایتی طبقاتی و … ناشی میشود.
وجه مشترک همه تعاریف وندالیسم در کارکرد منفی این پدیده و مذموم بودن آن در همه فرهنگهاست و این نکوهیده بودن به حدی میرسد که برخی صاحبنظران، وندالها را دشمنان آشکار جامعه و عمل آنها را نهایت گستاخی در رفتارها و تلقیها دانستهاند.
علیرضا محمدبیگی کارشناس ارشد حقوق جزا و جرمشناس و قاضی دادگستری تهران، مفهوم حقوقی وندالیسم در جامعه ما را چنین تعریف میکند: آسیب و لطمه عمدی به طور کلی یا جزئی به اموال اشخاص حقیقی و حقوقی که منجر به نقصان یا از میان رفتن مال شود به ترتیبی که در قانون مشخص شده است به گفته وی از کار انداختن، نهب، غارت و اتلاف اموال، اجناس و محصولات نیز در قانون از مصادیق تخریب اموال عمومی محسوب میشود که مجازات و محکومیتهای قانونی در پی دارد و گستره وسیعی از مفاهیم شناخته شده وندالیسم را در برمیگیرد.
گفتنی است نام وندالیسم نیز از قوم اسلاو وندال گرفته شده که در قرن ۵ میلادی در اروپا میزیستند و عادت آنها تخریب همه مظاهر تمدن و آثار معماری و هنری پس از فتح یک سرزمین بوده است.
● علل وقوع وندالیسم
بررسیهای روانشناسی و تربیتی نشان میدهد وندالیسم غالبا ریشه اکتسابی دارد و از شرایط محیطی ناشی میشود. نوجوانان و جوانان متهمان اصلی این نوع رفتارهای خرابکارانه هستند و وضعیت اجتماعی شهرها نظیر سطح درآمد، تسهیلات رفاهی و معیشتی، محرومیتهای طبقاتی، مهاجرنشینی و … وقوع آن را تشدید میکند.
محمد بیگی، علل وقوع وندالیسم را مجموعهای به هم تنیده از عوامل فرهنگی و اجتماعی میداند که در جامعه ما معضل بیکاری، پر نشدن اوقات فراغت و تخلیه نشدن هیجانات روحی نوجوانان، مهمترین آنهاست: وی در این باره بر نقش رسانهها و مراکز فرهنگی و آموزشی نظیر دانشگاهها، مدارس و … تاکید میکند و میافزاید: شرایط فرهنگی جامعه ما نشان میدهد هر جا که رسانهها دست به کار شدهاند و برای فرهنگسازی به صورت جدی برنامهریزی و عمل کردهاند، نتایج مطلوبی حاصل شده است. اطلاعرسانی درباره علل، نتایج و تبعات فردی و اجتماعی وندالیسم یک ضرورت جدی محسوب میشود و میتوان انتظار داشت افزایش آگاهیها به کاهش مخاطرات و آسیبها در این حوزه بینجامد.
از میان علل شایع وندالیسم که در جوامع بشری شناخته شدهاند برخی از آنها که در جامعه ما نقشی جدی و پررنگ دارند به شرح زیرند.
▪ تضاد طبقات:
وندالها به طبقه خاصی تعلق ندارند و تنها در محدودههای مشخص از شهرها به خرابکاری نمیپردازند. یک خرابکار اعمال ناهنجار خود را در همه جای شهر به نمایش میگذارد و محدودیتی قائل نمیشود. با این حال، میتوان ادعا کرد وجود خرده فرهنگها و مهاجرنشینی در یک محدوده مشخص شهری به افزایش وندالها و وندالیسم در آن قسمت کمک میکند. در حقیقت طبقات مختلف اجتماعی و افزایش فاحش فاصله میان خاستگاه عمده وندالیسم محسوب میشود.
هنگامی که یک جامعه دچار تضاد و اختلاف طبقاتی میشود، تفاوتهای پنهان در لایههای درونی زندگی نظیر تربیت خانوادگی، نگرش فردی و اختلاف شوون اخلاقی و عقیدتی در ظاهری آشکار و کاربردی تجلی مییابد و به حوزههای ملموس زندگی و رفتار اجتماعی کشیده میشود. اختلاف طبقاتی نوعی بیعدالتی و خصومت را در جامعه القا میکند که برتریهای شهروندی را برنمیتابد. مفاهیمی نظیر تقسیم شهر به بالا و پایین وجود حاشیههای فراوان بر شهری نظیر تهران در حقیقت از تفاوت در بهرهمندیهای شهروندی و تسهیلات رفاهی زندگی اجتماعی حکایت میکند و منبعی برای تولید رفتارهای خصمانه و عصیانگری طبقاتی میشود.
در چنین حالتی، سازههای موجود در مناطقی که به سکونت طبقات مرفه اختصاص دارند یا وسایلی که برای ارائه تسهیلات شهری بیشتر در این قسمتها نصب میشوند، بیش از پیش در معرض تخریب قرار میگیرد و نقش عقدهها و تضادهای طبقاتی پررنگتر میشود. اگرچه باید گفت در شهرهایی نظیر تهران معضل وندالیسم آنچنان گسترده است که نقش اختلاف طبقاتی در بروز آن غالبا نادیده گرفته میشود.
▪ تربیت اجتماعی:
نظام تربیتی جامعه از کارکردهای فنی، اخلاقی، تاریخی و قانونی آن نشات میگیرد و حاصل میشود ضعف این نظام براستی بزرگترین نارسایی یک جامعه محسوب میشود که چهره حال و آینده آن را مخدوش میکند و حیات اجتماعی اعضای آن را به مخاطره میافکند.
توجه به این نکته که تمدنهای شهری بستری برای تجلی ماهیت متغیر زندگی مدرن امروزی هستند و شهرهای جامعهای که یاد ندهد و یاد نگیرد، محکوم به نابودیاند ضرورتهای آموزشهای محیطی و کارکردهای تعلیم اجتماعی را آشکار میکند. بیارزش دانستن اموال و منافع عمومی مهمترین آسیب این حوزه است که ریشه در ناپختگی فردی، ضعفهای فرآیند اجتماعی شدن در مرحله عمل و فقدان آموزش و اطلاعرسانی درباره محیط دارد.
▪ هیجانات روحی:
دلیل وندالیسم هر چه باشد، در شکل نهایی از یک هیجان روحی ناشی میشود که به صورت عصبانیت، پرخاشگری، عصیان جمعی و خودنمایی به تخریب میانجامد. کاهش هیجانات نامطلوب و هدایت و تخلیه بخشی از آن به اقتضای سن، موقعیت فردی و اجتماعی، فشارها و ناملایمات زندگی روزمره به وجود میآید، یکی از وظایف مهم دولتها و نهادهای حکومتی است.
افزایش کمیت و کیفیت مراکز تفریحی، مجموعههای ورزشی و امکانات تخلیه انرژی افراد بویژه نوجوانان و جوانان و ارائه تسهیلات برای استفاده اقشار مختلف از آنها یکی از کارکردهای مطلوب جامعه است که به کاهش وندالیسم منجر میشود و متاسفانه بسیاری از شهرهای بزرگ و کوچک کشورمان در این زمینه با محرومیت مواجهند. حتی در شهر تهران برخلاف تصور عمومی اهالی بسیاری از محلهها و مناطق شهری با کمبودهای تفریحی و ورزشی مواجهند و انرژی جوانان اگر هرز نرود و سرکوب نشود، به تخریب و اخلال منجر میشود.
خودنمایی در گروه دوستان نیز در این حوزه آسیبی جدی است و بسیار پیش میآید که عدهای از محصلان سوار بر اتوبوس به پاره کردن روکش صندلیها میپردازند یا در ایستگاه اتوبوس شیشههای جداره سرپناه را میشکنند تا قدرت بازو و جسارت خود را به رخ همسالان بکشند و جلب توجه و خودنمایی کنند.
رها شدن انرژی عقدههای سرکوفته خانوادگی و اجتماعی، ناکامیهای فردی و جمعی و محرومیتهای فرهنگی نیز در این حوزه قابل بررسی است و البته به بحث و دقت نظر در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی تودههای مردم و طبقات جامعه نیاز دارد.
▪ مالیات و خدمات:
نظریههای کلاسیک مالیات که تا امروز نیز کاربرد دارند و اساس و پایه ارائه خدمات مطلوب و به روز به شهروندان محسوب میشوند، بر ایجاد یک نوع توازن ملموس و ذهنی میان اخذ مالیات و ارائه خدمات تاکید میکنند در حقیقت باید میان این ۲ شاخصه رابطه معناداری وجود داشته باشد و یک راهکار اساسی این است که مالیات شهروندان به طور مستقیم و غیرمستقیم برای ارائه خدمات صرف شود و بعکس آن پولی غیر از مالیات برای ارائه خدمات هزینه نشود.
در چنین حالتی شهروندان میپذیرند و به عینه مشاهده میکنند که خدمات شهری نتیجه مالیاتی است که خودشان میپردازند و بالطبع در مقابل حفظ و صیانت از سازههای ارائه کننده این خدمات مسوولیتی دو چندان بر دوش خود احساس میکنند.
در جامعه شهری، مشکلات نظام مالیاتی از یکسو و سیاستهای کلان برای ارائه برخی خدمات دائمی یا متناوب از سوی دیگر از شکلگیری چنین تصوری جلوگیری میکند؛ در نتیجه هنگامی که فردی به تخریب سازههای شهری میپردازد، تصوری مبتنی بر ایجاد خسارت به شهرداری و نهادهای دولتی نظیر مخابرات دارد و ابدا به ضرر شخصی نمیاندیشد وندالها تصور میکنند چون اموال عمومی متعلق به همه است، پس متعلق به هیچکس نیست.
▪ ضعف در اعمال قانون:
درباره تخریب اموال عمومی قوانین مفصلی وجود دارد و برای مثال قانونگذار برای برخی انواع وندالیسم تا ۱۰ سال مجازات حبس در نظر گرفته است. مشکل اینجاست که این قوانین به گونهای جامع و مانع و به صورت گسترده اعمال نمیشود.
با این توضیح که اگر وندالیسم در خدمت هدفی بزرگتر نظیر مخدوش کردن امنیت عمومی، ایجاد خطر فاحش برای دیگران و خسارت به یک نهاد خاص باشد، فرد متخلف از اعمال قانون درباره عملش میهراسد وگرنه تخریب مثلا یک باجه تلفن به صورت جزیی هرگز ترس از جریمه و اعمال مجازات را در بر ندارد.
شاید تصور شود بیشتر تخریبها هنگام شب یا دور از انظار عمومی انجام میشود؛ اما این موضوع که همگان نمونههای علنی وندالیسم را به چشم دیدهاند از ضعف اعمال قانون در این حوزه حکایت میکند. که بالطبع بر جسارت وندالها برای تخلف آشکار میافزاید.
محمد بیگی درباره مبانی قانونی مقابله با وندالیسم به ماده ۶۸۷ قانون مجازات و تعزیرات اسلامی اشاره میکند و میگوید: «بنا به نص صریح قانون هر کسی وسایل و تاسیسات مورد استفاده عمومی را از قبیل شبکههای آب و فاضلاب، برق، نفت و تلفن و مراکز مخابرات و همچنین رادیو و تلویزیون و… یا علایم راهنمایی و رانندگی یا سایر علایمی که برای حفظ جان اشخاص یا تامین تاسیسات فوق در معابر نصب شده تخریب کند یا با ایجاد حریق به نقصان و از کار انداختن آنها بپردازد، اگر قصد وی اخلال در نظم عمومی و امنیت نظام باشد، محارب محسوب میشود و گرنه به ۳ تا ۱۰ سال حبس محکوم میگردد. تخریب اموال عمومی و وسایل عامالمنفعه یکی از مصادیق جرایم ضد امنیت است و علاوه بر آن تخریب درختان و فضای سبز نیز طبق مفاد این قانون زیر عنوان قانون گسترش فضای سبز مشمول تعزیر و محکومیت است.»
وی در ادامه میافزاید: «اگر ماموران نیروی انتظامی یا عوامل نهادهای عمومی فردی را حین تخریب اموال عامالمنفعه دستگیر کنند، وی به دادگستری معرفی میشود و علاوه بر نماینده سازمان و نهاد مربوطه به عنوان شاکی دادستان نیز در مقام مدعیالعموم علیه وی اقامه دعوی میکند. براساس رویه قضایی نیز برای فرد متخلف مجازات حبس در نظر گرفته میشود که اغلب به دلیل نبود انگیزههای سیاسی و امنیتی به شکل تعلیقی درمیآید.»
● راههای مقابله
برنامهریزی برای مقابله با پدیده وندالیسم به تخصصهای ویژهای نظیر روانشناسی، جامعهشناسی، علوم تربیتی، طراحی شهری و مدیریت نیاز دارد و اعمال آن از طریق روشهای متنوعی صورت میگیرد. نظارت با ابزار مکانیکی که با روشهایی نظیر روشنایی، دوربین مدار بسته، قفل و چفت و بند، نگهبان، موانع فیزیکی و… انجام میشود، اولین راهحلی است که به ذهن میرسد و اغلب ناکارآمد است و حتی احتمال دارد در برخی موارد به گستاخ شدن وندالهای حرفهای منجر شود.
مقابله با وندالیسم به تمهیدات ویژهای نیاز دارد که اغلب کارآمدی کارکردهای جامعه شهری را هدف میگیرند. افزایش مشارکت و مسوولیتپذیری اجتماعی، تبلیغ و اطلاعرسانی از طریق رسانهها، درونی کردن فرهنگ شهروندی، آموزش، نمایش روابط دوستانه در محیطهای شهری و برنامهریزی مدیریتی تعدادی از راهکارهای آزموده شده برای کاهش وندالیسم هستند.
نکته مهمی که اغلب درباره آن غفلت میشود، ارزشهای طراحی شهری در مقابله با وندالیسم است. برخی کارشناسان وندالیسم را نتیجه مستقیم کیفیت پایین برنامهها، خدمات و سازههای شهری معرفی میکنند و بر اهمیت مضاعف آن بر وقوع خرابکاری تاکید دارند. طراحی شهری نباید در خدمت وندالیسم باشد و تحریک و تهییج کاربران را موجب شود.
کیفیت پایین خدمات، احساس نارضایتی و بیارزشی را نسبت به یک یا گروهی از سازههای شهری به وجود میآورد و میتوان حدس زد برخی وسایل خدماتی به دلایلی از میزان تخریب بالاتری برخوردارند؛ تلفنی که پول میخورد، باجه خودپردازی که خدمات مطلوب ارائه نمیدهد؛ ایستگاهی که اتوبوس دیر به آن میرسد و حتی خود اتوبوسها که شلوغ و پر از معضلات هستند، در معرض تخریب قرار دارند و بازسازی مدام آنها نیز راه به جایی نمیبرد.
شناخت بافت اجتماعی و جرمشناسی در سطح محلات و مناطق شهر به همراه مسائل فنی طراحی برای ارائه خدمات مطلوب و مورد انتظار افراد جامعه، ضرورتی برای برنامهریزی و طراحی سازهها و خدمات شهری محسوب میشود.
وندالیسم را جنایتی خرد دانستهاند که میتواند زمینهساز جرایمی بزرگتر باشد و از این دیدگاه مقابله با آن برای رشد و بالندگی جامعه ضرورتی جدی است و بیتوجهی به آن آثار جبرانناپذیری بر جای خواهد گذاشت.
متاسفانه در کشور ما یک مانع جدی نیز پیش روی مقابله با این پدیده وجود دارد که ضعف آمارها و تحقیقات در این حوزه است. برنامهریزی برای کاهش وندالیسم به دانستن معیارهایی نظیر وسعت، شدت، دامنه، تعدد و تنوع خرابکاری نیازمند است و این که تخریب در چه بخشهایی (بهداشتی، تفریحات، محیط زیست، خدمات، آموزش، ورزش و …) صورت گرفته است.
تنها تحقیق قابل ذکر در این زمینه آمارگیری سال ۱۳۷۴ در محدوده شهری تهران است که به همت شهرداری و موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران صورت گرفت و باقی تحقیقات محدود، کمدامنه و مقطعی بودهاند.
خلاصه آن که تا پدیدهای شناخته نشود ، مقابله با آن بیمعنا خواهد بود و کاهش معضلی همچون وندالیسم در صورت شناسایی کامل نیز به عزم جدی مسوولان و تصمیمگیران کلان جامعه و فعالیت و دخالت مطلوب کارکردهای فرهنگی، فنی و تکنولوژیکی، آموزشی، تربیتی و رفاهی نیاز دارد.
در پایان تاکید میشود آموزش، تبلیغ و جلب مشارکت واژههای کلیدی مقابله با پدیده وندالیسم شهری هستند و بدون آنها کاری از پیش نمیرود.
منبع:دانشگاه تهران