مسأله عزت نفس و مقوله ارزیابی مثبت از خود از اساسی ترین عوامل در رشد مطلوب شخصیت کودکان و نوجوانان است.
عزت نفس عبارت است از احترام به خود، خود ارزشمند دانستن یا تصویری که شخص از خودش دارد. مسأله عزت نفس و مقوله ارزیابی مثبت از خود از اساسی ترین عوامل در رشد مطلوب شخصیت کودکان و نوجوانان است. مطالعات و پژوهش های متعدد نشان می دهند که کودکان و نوجوانانی که دارای احساس خودارزشمندی و عزت نفس قابل توجهی هستند، نسبت به همسالان خود در شرایط مشابه، پیشرفت تحصیلی و کارآمدی بیشتری از خود نشان می دهند. پرورش احساس خودارزشمندی و عزت نفس در کودکان و نوجوانان از مهمترین وظایف و رسالت های اولیا و مربیان است که در این ارتباط بیشترین نقش برعهده الگوهای رفتاری است.
یافته های تحقیقاتی پیرامون تأثیر عزت نفس بر پیشرفت تحصیلی
در یک تحقیق دانشگاهی با عنوان اثرات عزت نفس بر عملکرد دانش آموزان دختر و پسر سال اوّل تا سوم دبیرستان که در شهرستان اهواز صورت پذیرفته، اثرات عزت نفس بر عملکرد افراد بررسی شده است.
در این تحقیق از ۳۶۰ نفر دانش آموز دختر و پسر (کلاس اوّل تا سوم دبیرستان) که به طور تصادفی انتخاب شده بودند استفاده شد و سطح ۵ درصد به عنوان سطح معنی دار بودن، انتخاب شد.
یافته های تحقیق نشان داد که افزایش و کاهش عزت نفس دانش آموزان دختر و پسر، باعث افزایش و کاهش عملکرد آنها شده است. نتایج این تحقیق فرضیه های مطرح شده و یافته های تحقیقات قبلی را مورد تأیید قرار می دهند. همچنین در یک تحقیق که در شهرستان مشهد با هدف بررسی رابطه عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی نظام جدید انجام شد به این یافته رسید که میان عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد.
پژوهشگران در تحقیق های دیگری که در بررسی رابطه عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در شهرستان اهواز صورت گرفته است، پی برده اند که میان عزت نفس و عملکرد تحصیلی در دانش آموزان همبستگی مثبت وجود دارد یعنی میان دو متغیر، عزت نفس عامل مهمتر و بزرگتری است تا عملکرد تحصیلی و به عبارت دیگر عزت نفس عامل یا علّت اولیه برای عملکرد تحصیلی است.
رهنمودهای کلی برای بالا بردن عزت نفس کودکان و نوجوانان
برای بالا بردن عزت نفس در دانش آموزان راه هایی وجود دارد که در اینجا به اختصار به چند مورد از آنها اشاره می شود.
ـ والدین به عنوان الگو و سرمشق خصوصاً قبل از ورود کودک به مدرسه می توانند از طریق چگونگی درگیری با مسائل زندگی نقش مهمی در عزت نفس کودکان خود داشته باشند.
ـ برای افزایش عزت نفس ضروری است اولیا و مربیان به تفاوت های فردی، ویژگی های رشدی، مهارت ها ، قابلیت ها، عواطف ، منش و استعدادهای کودک توجه جدی کنند.
ـ داشتن احساس اعتماد به فرزندان و سپردن برخی مسئولیت های منزل به او، کودک و یا نوجوان را در بهره گیری از استعدادها یاری می کند و عزت نفس او را افزایش می دهد.
ـ در شرایط آموزشی، بر فعالیت های دانش آموزان در یادگیری تأکید شود نه بر پیشرفت آنان.
ـ اگر مادر و پدر، رفتار پسندیده کودک را تقویت کنند و رفتار ناپسند او را مورد بی اعتنایی قرار دهند، به کودک کمک کرده اند تا بینش مثبتی در او نسبت به پیشرفت پیدا شود.
ـ به جای انتقاد، از تحسین استفاده کنید. بچه هایی که مورد انتقاد قرار می گیرند، همان برخورد را با خودشان خواهند داشت و در نهایت اشخاصی خواهند شد با عزت نفس پایین، تحسین، ابزار بسیار مهمی در طول فرآیند تربیت کودک است. والدین فکر می کنند اگر به طور دایم از کودکان خود انتقاد و اشتباه آنها را یادآوری کنند به آنها کمک می کنند، چرا که تصور آنها بر این است که کودکان با این تذکرات پرورش خواهند یافت، امّا از خودتان سؤال کنید آیا دوست دارید اشتباه های شما را بگویند؟ آیا اگر دایماً از شما انتقاد شود، پیشرفت خواهید کرد؟ واقعیت این است که ما از آنچه انجام می دهیم دفاع می کنیم و لذا اگر مورد انتقاد قرار بگیریم، کارمان را ادامه خواهیم داد و همین صفت یکدندگی که فطری است به ما اجازه نمی دهد که انتقاد را بپذیریم. در پس تمامی انتقادها این جمله قرار دارد: اگر فقط بیشتر شبیه من بودی و مثل من زندگی می کردی، بهتر از این بودی، امّا هیچ کس، حتی فرزند شما، دقیقاً خود شما نیست. پس بچه ها را به دلیل تلاشی که می کنند تحسین کنید، حتّی اگر ناموفق باشند، چرا آنها ریسک کرده اند. شرایطی فراهم کنید که فرزندانتان بدانند شما در کارهای آنها همراهشان هستید. به دنبال انتقاد از آنها نیستید. بدین ترتیب برای ساختن یک تصویر مثبت در کودکان گام مثبتی برداشته اید.
ـ نگذارید کودکان، خود را تحقیر کنند. هر وقت عبارات «من هیچ کاری نمی توانم انجام دهم.» «من نمی توانم دوچرخه سواری کنم» را از آنها شنیدید، در واقع به شما پیام داده می شود که عزت نفس آنها را بالا ببرید. در این مواقع نیازی به ارائه سخنرانی طولانی نیست. فقط باید آنها را با عبارات مثبت تشویق کنید. مثلاً «اگر از ذهنت استفاده کنی، همه کار می توانی انجام بدهی.» «اگر تلاش کنی می تونی آن مسأله ریاضی را حل کنی.» «اگر کمی دقّت کنی از عهده آزمون برمی آیی، بیا امتحان کنیم زود باش.»، «چرا فکر می کنی بلد نیستی؟ امتحان کن» پس از جملات ساده و مثبت تأکیدی که اعتماد به نفس کودک را بالا می برد استفاده کنید. اگر بچه ها این گونه جملات را مرتب بشنوند جملات مثبت تر را هم خواهند پذیرفت. هر وقت کسی در خانواده می گوید: من نمی توانم کاری را انجام دهم یکی دیگر از اعضای خانواده می گوید «موفقیت از می توانم ها به دست می آید نه از نمی توانم ها». این عبارت شعار ساده و کوتاهی است، امّا برای این که انسان بتواند یک کودک را برای انجام کاری به تلاش وادارد، بسیار کارآمد و مؤثر است.
ـ سعی کنید تأکید بر معیارهای ظاهری موفقیت را کم کنید. دویدن بی امان به دنبال پاداش، پول ، مقام و درجه، رتبه اوّل داشتن و اصولاً اهداف مادی یقیناً عزت نفس کودکان را پایین می آورد، یادمان باشد عزت نفس از نفس و از درون می آید نه از یافته ها و آنچه کسب می کنیم یا به دست می آوریم. وقتی کودک با این باور بزرگ می شود که فقط اگر نمرات خوبی بگیرد آدم شایسته ای است. اگر نمره متوسطی در کارنامه اش پیدا شود احساس حقارت خواهد کرد و بدیهی است که هر کودکی روزی در زندگی اش نمره ای متوسط یا پایین خواهد گرفت، شما نمی توانید همیشه نفر اوّل یا برنده یک مسابقه باشید، امّا همیشه می توانید خود را انسان شایسته و ارزشمندی بدانید.
عزّت نفس کودک حاصل ارزیابی ای است که او از خود دارد. او باید احساس یک فرد شایسته را داشته باشد. حتی اگر نمرات او کمتر از میزان انتظارش باشد یا این که در مسابقه ای مدال دلخواه خود را کسب نکند. به جای تقویت معیارهای ظاهری موفقیت در کودکان، باید در تمامی دوران زندگی، معیارهای درونی آنها را تقویت کرد. برای این کار چاره ای ندارید جز این که اهمیّت زیادی را که برای موفقیّت و رقابت قائل شده اید، کاهش دهید. به جای این که از کودکتان بپرسید، «معدل کارنامه ات چند شده است؟» سؤال کنید، «آیا از خودت راضی هستی؟» به جای این که بپرسید «آیا در آزمون زبان موفق شدی؟» سؤال کنید، «آیا فکر می کنی در زبان پیشرفت کرده ای؟» به جای اینکه بپرسید: «آیا برنده شدی؟» سؤال کنید «آیا از این که در مسابقه شرکت کردی و مهارت بیشتری کسب کردی، لذّت می بری؟»
کودکانی که می دانند بدون پاداش های ظاهری همچنان احترام به آنها حفظ می شود دایم در مسیر موفقیت هایی که دوست دارند باقی می مانند، امّا کودکانی که دایم به دنبال معیارهای ظاهری موفقیت می دوند، در مسیر مصرف داروهای آرام بخش، ابتلا به زخم معده و عزت نفس پایین قرار دارند. واقعیت خیلی ساده است هیچ کس نمی تواند همیشه در مقایسه با دیگران نفر اوّل باشد. امّا همه می توانند در نظر خود نفر اوّل باشند. به شرطی که ملاک، معیار درونی باشد. شرکت در یک مسابقه دو ۱۰ کیلومتر و اتمام مسابقه، می تواند برای فردی که به دنبال معیارهای درونی است، یک شاخص نمره اوّل باشد، امّا اگر شخصی به دنبال شاخص های ظاهری برای موفقیت باشد، حتماً باید مسابقه را ببرد تا احساس کند عزت نفس مثبتی دارد و در طول تاریخ بشر، هیچگاه یک نفر همیشه برنده مسابقه نبوده است.
ـ به کودکان بیاموزید با خود روراست و صادق باشند. کودکان هر بار که خود را فریب می دهند نظرشان در مورد خودشان تخریب می شود. کودکی که دچار خودفریبی می شود، دنیای بزرگی می سازد تا دیگران را نیز فریب دهد و در نهایت نظر دیگران را دلیل این دنیای خود ساخته می داند. برای این که از کودکانتان افراد صادقی بسازید باید از چنین جملاتی استفاده کنید: «اگر علت برنده نشدن تیم شما در مسابقه امروز، این بود که تیم رقیب بهتر بازی کرد، اهمیتی ندارد. همه آدم ها سرانجام روزی بازنده می شوند حتی اگر مسئولان هم کوتاهی کرده اند، نباید به دلیل این باخت آنها را سرزنش کنی» یا «اگر در درس فیزیک نمره خوبی نگرفته ای، به این علت است که در این درس ضعیف هستی. نه این که معلم شما معلم بدی است.
فکر می کنم به جای این که وقت زیادی صرف انتقاد از معلم خود کنی، باید بیشتر به درس فیزیک توجه کنی.» یا حتی اگر دیر هم به مدرسه برسی، باز هم بچه خوبی هستی، اما وظیفه شما این است که به موقع به مدرسه برسی، حتی اگر اتوبوس به موقع نیاید. کودکی که یاد بگیرد با خود روراست باشد، دارای عزت نفس خواهد بود و اگر شما همیشه برای صداقت و راستگویی ارزش قائل باشید، این امر قابل آموزش خواهد بود. به عنوان مثال: دروغ نگویید تا مجبور شوید فرزند خود را به دلیل همین کار سرزنش کنید. تمهیداتی بیندیشید تا همیشه شرایط برای گفتن حقیقت فراهم باشد و در عین حال کودک خود را به دلیل گفتن حرف راست تنبیه نکنید. دروغ گویی نشانه عزت نفس ضعیف است و نمی توان با گفتن دروغ شرایط خانه را برای گفتن حرف های راست فراهم کرد. اگر کودک شما یاد بگیرد برای این که نزد شما عزیز باشد نیازی به تظاهر ندارد، به او کمک کرده اید تا خود را با زندگی و نیز با دنیای درون خود هماهنگ کند.
ـ کودکی که مرتکب غفلتی می شود، انسان غافلی نیست، بلکه فقط عمل کرده است و این عمل به او فرصت رشد می دهد. کودکی که در درس ریاضی ضعیف است آدم کندذهنی نیست بلکه در این مرحله از زندگی، دانش ریاضی او در این سطح است. شما می توانید به کودک خود بیاموزید که از اشتباه های خود درس بگیرد و تا زمانی که می داند ارزش او ناشی از عملکرد او در یک کار خاص و در یک روز مشخص نیست هرگز نگرانی به خود راه ندهد. دقت کنید تا زمانی که وجود دارید ارزشمند هستید اگر خودتان چنین بگویید، نه کمتر، نه بیشتر، ارزشمندبودن براساس عملکرد نیست بلکه چیزی است که هر روز همراه شما است. لذا هر روز به کودکان خود به ویژه پس از این که مرتکب اشتباهی می شوند این نکته را یادآوری کنید که صرف نظر از عملکردشان، ارزشمند هستند. اگر می خواهید کودکان شما ارزیابی مثبتی از خود داشته باشند، همواره به آنها یادآوری کنید که «من فردی هستم که رفتارهایی دارم، امّا من رفتارهایم نیستم.»
ـ بچه ها دوست دارند احساس استقلال کنند تا عزت نفس بالایی داشته باشند و شما می توانید دست از ادعای مالکیت خود به کودکان بردارید و آنها را تشویق کنید تا به طور مستقل فکر کنند و در نتیجه عزت نفس آنها تقویت شود. گاهی از این سؤالات استفاده کنید: «به چه فکر می کنی؟» «در انتخابات به چه کسی رأی می دهی؟» «اوّل تو مسأله را حل کن بعد من راه حل را بررسی می کنم» یادتان باشد. استقلال عزت نفس را تقویت می کند. در حالی که وابستگی، عزت نفس را از بین می برد.
نتیجه گیری
عزت نفس (self-esteem) یعنی احترام و حرمتی که برای خود قائل هستیم. بهره مندی از عزت نفس علاوه بر آن که جزئی از سلامت روانی محسوب می شود، با پیشرفت تحصیلی نیز مرتبط است. محققان بسیاری دریافته اند که بین عزت نفس مثبت و نمرات بالا در مدارس رابطه وجود دارد. این ارتباط حتی زمانی که کودکان خودشان را به عنوان دانش آموزان ارزیابی می کنند بالاتر است که می توان آن را « عزت نفس تحصیلی» آنها نام برد. کودکانی که از عزت نفس بالایی برخوردارند، پیوسته نسبت به آنهایی که همان میزان توانایی را دارند امّا عزت نفس پایینی دارند عملکرد بهتری نشان می دهند.
آنها همچنین اهداف بالاتری برای خود تعیین کرده، نیاز کمتری به تأیید والدین از خود نشان داده، در برابر شکست کمتر تضعیف شده و دیدگاه واقع بینانه تری نسبت به توانایی های خود دارند. باید اذعان داشت اگر ما به خودمان ایمان داشته باشیم و خودمان را باور کنیم نه فقط می توانیم خود را تغییر دهیم و بهبود بخشیم بلکه می توانیم ایران را آباد کنیم و آن را مملکتی بسازیم متشکل از افراد فهمیده که نه فقط برای یکدیگر احترام قائل اند بلکه به خود نیز ارج می نهند.
منبع:دانشگاه تهران