میروم باز بخواب
پای آرامش تو
“مادری”، میدانم
بخششت بی پایان ..
و جوانی که تو را دست نوازش میدید
و خدایی که به تو راز نیایش آموخت
هردو دلباخته ی مهر تو اند
پدرم گفت به من
زندگی سبز تر از باغ بهشت
نو بهارانه گذشت
چون تو “همسر” بودی
پدرت روزی گفت
که همان روز که کوچک بودی
خنده ات نوش روان بخش همه نزدیکان
و تو “دختر” بودی …
هر کجا نامی هست
از دل و مهر و سرود
از سرآغاز خرد
از بلندای وفا
من تو را میبینم …
تو که یک “زن” هستی
و در این کهنه جهان
چشمه ی جوشش “آدم” هستی
روز زن و مادر گرامی باد